سلما در میان بیم و امیدها

عبدالرحمن نیازمند

بلاخره پس از نزدیک به چهل سال کش و قوس های رنگارنگ، بند آبی سلما در هرات ساخته شد و آب گیری آن آغاز گردید.

از آن جا که به نظر من این اولین پروژه ی زیر بنایی و اساسی ییِ است که در طول، سی و هفت سال گذشته در افغانستان راه اندازی شده است، جای دارد که اتمام آن را به ملت افغانستان و مخصوصا مردم هرات تبریک عرض کنیم و حتما باید از کشور هندوستان که در ساخت این پروژه مردم ما را مساعدت و یاری رسانید نیز تشکر و قدردانی کرد و نیز از مقامات دولتی افغانستان مخصوصا محترم رئیس جمهور آقای دکتور غنی، که دلسوزانه پیگیر موضوع بود و نشان داد که خائنانه پول مخفیانه از بیگانگان برای فروش وطن دریافت نمیکند و آقای انجینر علی احمد عثمانی وزیر محترم انرژی و آب که با شجاعت و درک مسئولیت ملی و ایمانی خود با وجود تمام فشارها و تهدیدها و وعده و نویدهای که میدانم ایشان را در چنین مواردی احاطه میکند، وارد معامله های پست و مصلحت جویانه ی شخصی با بیگانگان مغرض نشد و این افتخار بزرگ را در اولین ماه های مسئولیت کاری خویش، به نام خود در تاریخ افغانستان رقم زد و همچنین از نیروهای امنیتی یی که دلیرانه و هوشیارانه در تامین امنیت این سرمایه ی حیاتی ملی کوشیدند و به محافظت آن اقدام نمودند و به موتر های حاوی مواد منفجره ی که از خارج به قصد انفجار این سد توسط مزدوران شناخته شده شان وارد کشور شده بود اجازه ی نزدیک شدن به حریم بند سلما را ندادند، صمیمانه قدردانی کنیم و برای شان دست مریزاد بگوییم.

اینان توانستند که به هر حال در شرایط بسیار ناگوار فعلی و با وجود همه مشکلات و موانع، حداقل یک کار زیبای سازنده را در این برهه از تاریخ پر از محنت و رنج افغانستان، در تاریخ معاصر کشور خود به ثبت برسانند که غنیمتی بزرگ به حساب می آید.

البته خوشبینی من در همین مرحله یی است که فقط چند روز از آغاز آبگیری بند سلما میگذرد و اما این که سد کار میکند و دوام میآورد و موثر واقع میشود یا نه، امری است که باید منتظر بمانیم و در آینده شاهد آن باشیم که هر کار در زمان خود مورد قضاوت قرار میگیرد!

و اما در این خصوص فقط دو نکته ی بسیار مهم و اساسی را لازم ذکر میدانم.

اول آن که مردم افغانستان باید از چنین پروژه های ملی، به قیمت جان خویش محافظت و حمایت کنند. این پروژه و کارهای از این دست، نه سیاسی است و نه نظامی اگر در هرات باشد یا جلال آباد و بدخشان و یا در خوست و قندهار یا ارزگان، نفع آن به همه ی ملت افغانستان میرسد چه آنانی که در شهرها زنده گی میکنند و چه کسانی که در قریه ها و کوه پایه های دور، چه آنان که با دولت موافق اند و یا مخالف، به هر دین و مذهب و حزب و قوم و زبان و سمتی که تعلق دارند این پروژه ها متعلق به آنان و فرزندان ایشان است و باید مانند مال شخصی و حریم خانه ی خود در برابر آن حساس باشند و نگذارند که یک مشت آدم بیشعور و بی احساس، وطن فروش و بی غیرت که حاضر اند همه هستی خود را در برابر ثمن بخس به بیگانگان بفروشند، با این سرمایه های حیاتی ملت بازی کنند و آن را به اشاره ی دشمنان آب و خاک ما، تخریب و نابود سازند!

مردم ما باید بدانند که هرکسی تحت هر عنوان و نام و بهانه ی، خواسته باشد دست به تخریب این گونه سرمایه های عام-المنفعه بزند یقیناً دستش با دشمنان مردم ما، در یک کاسه است و قصد خیانت به ملت و وطن خود دارد و حتی چنین کسی به هیچ دین و مذهبی نمیتواند تعلق داشته باشد چون هیچ مذهب و دیانتی خیانت به ملت و وطن و یا در کل انسانیت را تحت هیچ شرایطی بر نمی تابد و برایش مجوز صادر نمیکند!

صریح بگویم، کشورهای همسایه ی افغانستان، به شمول ایران و پاکستان و حتی ترکمنستان و ازبکستان و … هرکدام نظر به منافع خود، چشم شان بالای چنین پروژه های در افغانستان باز نمی شود و مخصوصاً ایران و پاکستان، در این زمینه از هیچ اقدامی، بدون رعایت هر اصلی و با هر بهانه و ترفندی، صرف نظر نخواهند کرد. اما باید توجه داشت، هر جنایتی را که آنان خواسته باشند مرتکب شوند، اجرایش توسط خود افغانها صورت خواهد گرفت! این جاست که باید همگان در این زمینه هوشیاری کامل داشته باشند و در سر حفاظت از منافع ملی خود نه با هیچ بیگانه ی بر سرمیز معامله بنشینند و نه هم برای معامله گران اجازه ی دخالت و ارتکاب جنایت بدهند!

لذا هم دولت مکلف است که برای تامین امنیت این سرمایه ها، پیش از گذشته دست به کار شود و هم مردم و مخصوصاً نهادهای مدنی می بایست در این زمینه کاملا بیدار و هوشیار باشند و برنامه ریزی برای شناسایی وضعیت داشته باشند تا در صورت ضرورت خود دست به کار شوند!

نکته ی دوم، بحث بهره برداری از چنین پروژه هاست!

این سد اکنون ساخته شد اما برای استفاده از آن چه برنامه ریزهای صورت گرفته است؟

اصلی ترین موردی که در این باره مطرح میشود، مدیریت آب ذخیره شده در این سدها، به صورت دقیق و تخصصی است، به این معنی که باید آبراه های مختلف برای آن ساخته شود و با هدایت درست آب، زمین های زراعتی زیر پوشش آن قرار گیرد و مردم از آن به صورت بهینه استفاده به عمل آورند.

متاسفانه تا به حال تا آن جا که من میدانم هیچ اقدامی در جهت ساخت آبراه ها برای هدایت و کنترول آب صورت نگرفته است! و اگر چنین باشد ساخت چنین سدها نه تنها نمی تواند مفید تمام شود بلکه نتیجه معکوس هم از خود برجای میگذارد چرا که امکانات سنتی یی در دست مردم را نیز از ایشان سلب میکند و چنین امری میتواند برای مردم ما مصیبت بار تمام شود!

بناءَ باید مقامات دولتی بدون اتلاف وقت، بودیجه ی لازم را به این کار اختصاص دهند و اگر پول و امکاناتی به دسترس ندارند با شیوه ی حشر مردمی، مناطق را تقسیم بندی کنند و کار ساخت آب راه های اضطراری را هر چه زود تر توسط خود مردم راه اندازی نمایند.

در پایان وظیفه ی خود میدانم که اعلان بدارم، مردم کشور ما قدردان و حامی هرکار خوب و شایسته ی هستند که توسط هرکس و در هر کجا به انجام رسیده باشد و هرکار نامقبول را توسط هر کس و در هر جایی انجام شده باشد، نمی پذیرند و تقبیح میکنند و در مقابل آن به ایستاده گی میپردازند.

و اما عزیزان!

خدا و تاریخ در مورد اعمال ما قضاوت میکند و در شخصیت حقیقی ما را چنین قضاوت هاست که رقم میزند!

بیایید تا از خود کار نامه ی نیک برجای بگذاریم چه عمرها به پایان میرسد، تومار نامها و نشانها درهم میپیچد و فقط نتایج کارهای خوب و بد ماست که در دنیا و در سرای واپسین برجای میماند و سرنوشت ابدی ما را معین میکند: »والتنظر نفس ما قدمت لغد واتقوالله ان الله خبیر بما تعملون«!(هر کس باید بنگرد که برای فردا چه چیزی آماده کرده است! تقوا پیشه کنید و بدانید که الله بدان چه انجام میدهد آگاه است!)

نور ښکاره کړئ

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *

Back to top button