اشتباهات امریکا درمذاکرات صلح فاجعه آفرین است

انجنیرعبدالصبورساپی

نسیم روح بخش اتحاد و امیدِ مشتركِ صلح به منظور شکوفایی و سود همگاني که درحال وزیدن است از لحاظ تاریخی، زبانی،مذهبی و فرهنگی دارای مشترکاتِست، که مردمان این سرزمین ازیكدیگر در روزهای دشوار جدا نبوده وتاریخ شاهد آنست که افغانها در مسایل بزرگ ملی همیشه یک دست یک پارچه و متحد عمل نموده هرآن گاهی که این اتحاد داشته اند؛ نتائیج ارزشمند هم بدست آورده اند، شرایطی که امروز ما را ازهرطرف، بیرونی ها زیرفشار قرارداده ناشي ازخوش خدمتی های یک عدهٔ محدود انگشت شمار به خاطر منافع زود گذر وشخصی خودشان است که با مکیدن خون هموطنان شان فربه شده هنوزهم تلاش دارند تا به هرشکل ممکن دولت را زیر فشار قرار داده و کسب امتیازکنند، به شکل از اشکال انگشت افگار دولت را کوبیده میروند تا خود را درعرصهٔ سیاسي و اجتماعی مطرح سازند، کسی با تدویرمحافل وکسی با سفرها و دعوت های اجنبیانِ که این وقت ها بسیار مهربان شده گویا شخصیت های مشخص سیاسي را به بخاطرمقاصدِ خاص خود به کشورشان دعوت مورد پذیرائي و تَفَقُد  قرارمیدهند، گرچه این دعوت ها یک امر معمول است ولی سالهای جهاد بسیاریها را آنقدر به کشورهای بیگانه بخصوص پاکستان و ایران وابسته ساخته که جزمنافع آنها هرگز در مورد منافع ملی خویش نمی اندیشند درحقیقت خوش خدمتی به بیگانه گان و درخدمت اجنبیان بودن را به خود یک افتخار و امر معمول میدانند که خیلی تأسفبار است‌، زین رو فعالیت های ضدمنافع ملی ازطرف این عده تشدید شده هر یک درتلاش مختص به خود جهت تضعیف حاکمیت ملی تلاش دارند، یکی از اساسی ترین عامل بازدارنده صلح درکشور هم همین به اصطلاح سیاسیون پوپولیست مطرح درکشوراند، طور مثال آقای ولی مسعود بعداز بازگشت از پاکستان طی یک گردهمائي دوستی با پاکستان را امرمهم دانسته خواهان نوع حکومت مشارکتی که این آقا آنرا دموکراسی [تفاهمی توافقی] میداند میشود.

آقای گلبدین حکمتیار حین سفر به  پاکستان ازتربیون آنکشوراعلان حکومت موقت میکند و دولت افغانستان که بالای ۹۰ فیصد خاک کشور تسلط دارد را« ادارهٔ کابل» مینامد و درمصاحبه با خبرنگار پاکستانی میگوید «یگانه کشور که درجنگ افغانستان بیشتر خساره مند شده آن پاکستان است» درحالیکه پاکستان درزمان همین به اصطلاح جهاد افغانستان به قدرت اتمی درمنطقه تبدیل گردید و به ارزش میلیونها دالر سیستیم مترو وخطوط ریل ومیدان های هوائی وشهرک ها ایجاد کرد ولی افغانستان را توسط همین آقایون به ویرانه مبدل گردانید.

آقای عبدالرشید دوستم هم از طرح حکومت مشارکتی باحفظ دستاورد ها ونظام بعداز مذاکرات سخن گفت به همین  ترتیب یک نوع سروصدا ها دراین خصوص از مدت زمانی به اینطرف شنیده میشود، حال که آقای خلیلزاد بعدازکسب ماموریتِ جدیداش از طرف اداره آقای بایدن بکابل آمده ومصروف دید وادیدها با چند نفرانگشت شمار که سالهاست این وطن را به خاک سیاه نشانده اند میباشد، قرارخبرتلویزیون طلوع ورادیو آزادی  آقای خلیلزاد نیز طرح را پیش کرده است که درآن حکومت مشارکتی هم شامل است، اگربه پس منظراین همه سروصدای های حکومت موقت و مشارکتی  نظراندازیم چندی قبل هم ازیک آدرس نامعلوم طرحی بین سیاسیون توزیع گردید که آقای میررحمان رحمانی حتی درپارلمان کشوراز آن حمایت کرد و بعد به مخالفت سایر وکلا مواجه شد، این نشاندهندهٔ آنست که این طرحها و سروصدا ها از یک منبع سرچشمه میگیرد وآن هم از پاکستان درتبانی با آقای خلیلزاد، گرچه سفارت امریکا باری موضوع حکومت موقت را ردکرد ولی واقعیت ها چیزی دیگر را حکایت میکند.

مصاحبهٔ خبرنگار بی بی سی خانم لیزدوسیت با داکترمحمد اشرف غنی:

چنین معلوم میشود که سازش بین پاکستان و امریکا در خصوص افغانستان درخفا وجود دارد قراراخبار تائید ناشده هیئت نظامی امریکا طورمخفی از پاکستان دیدار داشته و درخصوص کشالهٔ افغانستان بحث های صورت گرفته است این دیدارها درزمان صورت میگیرد که اداره آقای بایدن خواهان برسی مجدد توافقنامهٔ دوحه با طالبان است  جالب آنست که هنوز بازنگري در توافقنامه انجام ناشده آقای داکترخلیلزاد طرح جدید برای حکومت مشارکتی را مطرح میکنند واقعاً شگفت انگیزاست اینجا چه میگذرد، تصمیم گیرنده کیست، چه معاملهٔ در کاراست !

چنین برمی آید که دیگر مذاکرات دوحه روی طرح  داکترخلیلزاد خواهد چرخید شاید هم همین بازنگری در توافقنامه باشد اینکه عکس العمل طالبان دراین خصوص چه گونه خواهد بود هنوز نمیتوان دقیق چیزگفت.

قبل از اینکه آقای داکترخلیلزاد با طرح جدیداش وارد کابل شود خبرنگار کارکشته و سابقه دار بی بی سی وارد کابل شده و با داکترغنی مصاحبهٔ را انجام میدهد مصاحبه برعلاوه آنکه بعد از نشر،قسمت های آن سانسور میشود بدون شک گفته میتوانیم که این مصاحبه با طرح خلیلزاد بی ارتباط نیست، سؤالات خانم لیزدوسیت بسیار جالب وقابل دقت است خانم لیزدوست تلاش دارد نشاندهد داکترغنی  مانع صلح، شخص خودخواه و قدرت طلب است وهم کوشش میکند که داکترغنی به پذیرفتن کناره گیری ازقدرت لبیک بگوید ولی داکترغنی بسیارماهرانه و دیپلوماتیک به جوابات آن می پردازد که هرچند برای لیزدوسیت شاید خوشانید تمام  نشده باشد به شمهٔ این مصاحبه توجه کنید!

 با آمدن آقای جوبایدن به قصرسفید آیا خود را راحت حس میکند؟

خوشحالم << خبرنگارجواب را قطع کرده میپرسد: راحت هستید؟

من خوشحالم << باز جواب قطع شده میپرسد: راحت هستید؟ زیرا اکنون مّیتوان پیش بین بود!

من خوشحالم که یک پروسهٔ قابل پیش بینی خواهم داشت و شراکت ما درپروسهٔ گفتگوها به اساس احترام متقابل به منافع یک دیگر که حرف از ارزش های مشترک است، فیصلهٔ مشکل خواهدبود ولی امید باید داشت، جنگ امریکا به پایان رسیده است. 

اگر رئیس جمهوری امریکا برای شما زنگ بزند و بگوید:  آقای رئیس جمهوری ما اکنون توافق صلح و آتش نمودیم  من از شما میخواهم که بخاطر تحقق صلح به اساس مندرجات قانون اساسی پیش از وقت از وظیفه کناره گیری نماید این کار با صلح وثبات کمک میکند. جواب شما چه خواهد بود؟ (نقض آشکارِحاکمیت ملی وهتک حرمت ملت، نگارنده)

من یک معیار دارم انجام انتخابات سراسري، جمهوریت اصلی است که به ارادهٔ مردم استواراست منبع حکومت آینده باید قطعاً واضح و روشن باشد وآن اراده مردم است.

و این کار باید درپایان دورهٔ پنج ساله شما باشد؟

نخیر.

پس ممکن است پیش ترصورت گیرد؟

دراین مورد حرف زدن قبل از وقت خواهدبود.

مگر هرکس دراین مورد حرف میزند!

هرکس آزاد است این یک ملک آزاداست.

کشورهای باقدرت منطقه (شاید هدف پاکستان است ،نگارنده)‌ و سیاسیون مخالف همه دراین مورد حرف میزنند!

بگذارید حرف بزنند این یک کشورآزاد است.

اگر واصیح کنیم آیا دورهٔ پیج سالهٔ شما بیشتر یا کمتراز صلح مهم است؟

به صورت قطع علاقمند تداوم قدرت نیستم.

آخرین سؤال که منِ نگارنده متأسفانه به خاطرندارم وبسیارزود سانسورشد دیگر درسایت بی بی سی دیده نمیشود این بود که جناب رئیس جمهوردر جواب گفتند « این جا ویتنام نیست»  شاید اشاره رئیس جمهوری به فرار شرمناک قوای امریکایی وقت از ویتنام بود که بسیاری از متحدین خود رابی سرنوشت رها کرده ویتنام را ترک کردند.

به هر صورت این مصاحبه نشان میدهد که منافع امریکا درمنطقه ایجاب میکند تا بازی های جدیدی را که قرار است به راه بیاندازد منبعد این بازی  در وجود طالبان به پیش برده خواهد شد تا حریف نداند و لعل بدست آید دیگر امریکا به کارهای بنیادی داکترغنی که همانا یک افغانستان شگوفان ودموکرات است نیاز ندارد.

آیا طالبان قدرت و توان دوام جنگ را دارند!

با توجه به طرح جدیدی که اداره‌ی بایدن در خصوص روند صلح افغانستان روی دست گرفته، به نظر می‌رسد مذاکرات بین‌الافغانی دوحه برای ایالات متحده، روندی شکست خورده محسوب می‌شود اگرآقای خلیلزاد در سفرش به دوحه، توافق رهبران طالبان در خصوص طرح جدید وزارت خارجه‌ی امریکا را جلب کند، شکست رسمی مذاکرات در دوحه و انتقال احتمالی آن به انقره در سطحی بالاتر و متفاوت قطعی است.

واگر زلمی خلیلزاد در مأموریت‌اش برای جلب رضایت رهبران طالبان در دوحه موفق شود، کنفرانس انقره  میان رهبران سیاسی جمهوری اسلامی افغانستان و طالبان، سرنوشت مصالحه‌ و منازعه‌ٔ افغانستان را تعیین خواهد کرد و اگر موفق نگردد ومذاکرات دوحه هم شکست بخورد طالبان دو راه دارند یا باید مستقیماً با دولت افغانستان شامل گفتگو گردند و یاهم دوباره به جنگ برگردند گرچه دولت افغانستان تا اکنون درخصوص این طرح اظهارنظرواضح نکرده است.

یکی از بزرگترین تمویل کننده این گروه دولت پاکستان است که زیرقرض میلیاردها دالرگورشده و یک قرض را با گرفتن قرض دیگر پرداخت میکند عمران خان اعلان کرده که ۲۰میلیارد قرضه  را  پرداخته است این قرضه درتاریخ پاکستان بزرگترین قرض شمرده میشود کارشناسان اقتصادی پاکستان به این نظراند که عمران خان بخاطرپرداخت یک قرضه قرض دیگری گرفته است وبه این ترتیب پاکستان زیربارشدید قرضه ها قرار دارد تقریباً تمام شاخص‌های مالی شاهد روند نزولی دارند. نرخ رشد اقتصادی پاکستان با کاهش تقریبا ۵۰ درصدی از ۶،۲ به ۳،۳ درصد افت کرده است. پیش‌بینی می‌شود که این کاهش در سال ۲۰۲۰ و۲۱نیز ادامه یابد و به ۲،۴ درصد برسد؛ رقمی که پایین‌ترین نرخ رشد در ۱۰ سال گذشته این کشور خواهد بود. روپیه‌ی پاکستانی نیز از آغاز سال مالی جاری تا کنون یک-پنجم ارزش خود را در برابر دالر از دست داده است و انتظار می‌رود که تورم در طی ۱۲ ماه آینده به حدود ۱۳ درصد برسد که باز هم در ۱۰ سال گذشته بی‌سابقه خواهد بود. پاکستان نخواهد توانست بااین اقتصاد متزلزل خود جنگ در افغانستان را به پیش ببرد بناً در تلاش است تا اگربتواند طالبان را وسیله قرارداده و از امریکا کسب امتیاز و کمک مالی بگیرد ازطرف هم تلاش میکند تا امریکا را به پذیرفتن توافقنامهٔ دوحه متقاعد سازد تا بار کمک به طالبان از سر شانه های پاکستان برداشته شود، بناً طالبان اگر زیاد توان جنگ داشته باشند کنده و گسیخته درهمین بهار و تابستان خواهد بود تصور نمیشود که بارجنگ اضافه را داشته باشد و این چانس خوب است برای دولت تا منابع مالی طالبان که از اقتصاد جرمی مواد مخدربدست می آید در افغانستان رابهرشکل ممکن خشک ساخته تا فشار بالای پاکستان بیشترگردد.‍

تضمین های بین المللی!

داکترحمدالله محب در یک گردهمائي سربازان حرف ازتضمین بین و تضمین صلح گفتند، ملت شاهد تضمین ملل متحد از توافقات ژینو بین داکترنجیب الله و پاکستان بود که بعداز امضای توافقات همچنان مداخله و ارسال سلاح و راکتها ادامه داشت تا جنگ جلال آباد صورت گرفت، ملل متحد تضمین کرده بود که داکترنجیب الله استعفا‌ء دهد وی در امان وپناه ملل متحد طورمصون به خارج انتقال میشود ولی انجامش را دیدیم، درظرف پنج سال ملل متحد نتوانست یک شخص را مصون نجات دهد، دولت جمهوری اسلامی  موجود به رهبری آقای داکترغنی با امریکا پیمان ستراتیژیک و پیمان امنیتی دارند ولی با امضای توافقات دوحه عملاً این پیمان ها نقض شدند و دولت امریکا هیچ ارزش به آن نداد در بعضی کشورهای افریقای شورشیان بالای عساکر حفظ صلح ملل متحد حمله های را انجام داده اند بناً دل خود را خوش کردن به تضمین های منطقوی و بین المللی یک سرآب است.

خلیلزاد منحیث نماینده امریکا پی چیست!

دور جدید دیدارهای آقای خلیلز‌اد از کابل دقیقاً یک سال بعد از توافق امریکا و طالبان  دردوحه صورت می‌گیرد طی یک سال هیچ سرباز امریکایی به اساس گفتهای آقای پمپیو وزیرخارجهٔ اسبق امریکا در افغانستان از سوی طالبان هدف قرار نگرفته است، یعنی سود اصلی توافقنامهٔ دوحه نصیب امریکا و طالبان شده چنانچه تقریباً شش هزار زندانی‌های طالبان آزاد شدند وطالبان درسطح جهانی صاحب اعتبارگردیدند برای سربازان امریکا هم فضای مصئون فراهم گردید ولی آنچه بدبختی که بود بالای ملت افغان آمد بیش از ۱۵۰۰ فرد ملکی افغان توسط طالبان شهید گردیدند سرکها ویران و بالای پوسته های امنیتی حملات ممتد انجام شد ترورهای هدف مند سازماندهی گردید سطح خشونت ها بالا رفت وطالبان به میلیونها دالر خساره به خزانهٔ ملت واردکردند، ولی چشم اندازصلح همچنان درپردهٔ ابهام خفته است، حال اگر بازنگری روی توافقنامه بخاطر آوردن امنیت و صلح سراسری باشد پس چرا برخورد امریکا و سیاست امریکا که ازطرف خلیلزاد نماینده آن به پیش برده میشود یک رهکار باطل و غیر قابل ارزش حقیقی وغیر پایدار برای افغانها را تعقیب میکند!

همانطور که آقای داکتراشرف غنی فرموده اند « جامعهٔ  بین المللی چهل سال است که یک ملت رابا تاریخ اعظیم با تمدن درخشان با مردم زنده از بنیادی ترین حق که حق صلح است محروم نگاه کرده واین قابل تحمل نیست ما صلح پایدارمیخواهیم ما صلح باعزت میخواهیم صلح که به قوت و بازی قوای مسلح ومغزفعال ما و اراده مردم ما بیاید» این سخن داکتراشرف غنی دراین موقع حساس که دولت جدید امریکا مصروف بازنگری توافق با طالبان است نشاندهٔ نهایت دلسردی داکترغنی از روشهای امریکا در روند صلح است، زمانِ صلح و امنیت درکشورمیتواند بیاید که افغانستان یک دولت مقتدر و نیرومند داشته باشد وحکومت های قوی زمان به وجود می آیند که ازحمایت قاطع جامعه برخورداربوده درهمه امور دولتی با صلاحیت با درایت و یکپارچه عمل کند یک دولت مقتدر همیشه متضمن صلح وامنیت درکشور است وقتی مداخلات بی مورد زیاد میشود صلاحیت و اتوریته دولتی خدشه دار میگردد و زمینه برای بی بندو باری و فساد اماده میشود، با وجود که درافغانستان یک دولت منتخب وجود دارد چه این دولت با آرای اکثریت بزرگ آمده باشد یا با یک اقلیت کوچک، ولی بازهم به آرای مردم آمده و انتخاب صورت گرفته، حکومت بعد از خانم «تیرزامی» درانگلستان هم به مشارکت ۲۰درصد مردم روی کارآمد ولی کسی نگفت که این حکومت نامشروع است چون با رأی اقلیت آمده و یا قانونی نیست ووو…،  قانون اساسی افغانستان هم  تعداد آرا را قید نکرده است فقط پنجاه جمع یک را برسمیت میشناسد پس سؤال دراین است که درموجودیت چنین یک حکومت آقای خلیلزاد با کدام حق طور جداگانه به یک عدهٔ انگشت شمار به اصطلاح سیاسیون که مسبب اصلی ویرانی ها افغانستان اند ملاقات میکند؟ 

چرا آقای خلیلزاد بدون ارج گذاشتن به حق حاکمیت دولت بخاطرحفظ اتوریته دولتی بی اعتنا برخورد میکند؟ 

جالب آن است که هریک  را در خانه هایشان ملاقات میکند این خود سؤال برانگیزو توهین به حاکمیت دولتی افغانستان است،  خلیلزاد منحیث نماینده امریکا است یعنی یک امریکائيست نه یک افغان عادی نباید به خود چنین حق را بدهد که خارج چوکات دولت ملاقات های خودسرانه انجام دهد این آقا پی چه میگردد که چنین ملاقات های خصوصی رنگارنگ انجام میدهند!؟

اصولاً آقای خلیلزاد حق چنین ملاقات ها را نداشته و ندارد، اینکه داکترغنی چرا وی رااجازه داده است یک اشتباه است، آقای خلیلزاد درجریان این ماموریت مرتکب اشتباهات زیادی شده که اینک شمهٔ آنرا برمیشماریم: 

سناریو جدید را که آقای خلیلزاد به کابل آورده است ایالات متحده درنظردارد که در یک اقدام شتاب زده حکومت عبوری انتقال یا مشارکتی  ایجاد گردد بر اساس این طرح، پس از شروع روند جدید مذاکرات در انقره و حصول توافق بر سر مسایل اساسی، انتقال قدرت به دولت انتقالی صورت خواهد گرفت. منابع آگاه به رادیو آزادی گفته اند که ایالات متحده در پی آن است که انتقال قدرت در حضور نیروهای نظامی این کشور و سازمان ناتو انجام شود تا در صورت بروز اختلافات و تهدیداتی که می‌تواند انتقال صلح‌آمیز قدرت را به مخاطره بیندازد، نیروهای نظامی ایالات متحده و ناتو ثبات سیاسی را حفظ و از انتقال مسالمت‌آمیز قدرت نظارت کنند، پس از آنکه رهبران دولت افغانستان و رهبران جناح‌های سیاسی، طرح جدید وزارت خارجه‌ی ایالات متحده مبنی بر انتقال قدرت از حکومت کنونی به یک اداره‌ی انتقالی را دریافت کرده‌اند، اکنون رایزنی‌های فشرده‌ای میان تیم‌های سیاسی مختلف آغاز شده است تا با توجه به شتابی که ایالات متحده در اجرایی شدن طرح جدید دارد، هرچه زودتر توافقات و هماهنگی‌های لازم میان رهبران و جناح‌های سیاسی صورت بگیرد.

قرار است پنجشبه ۴مارچ آقای داکترخلیلزاد به دوحه برود و طرح جدید را با طالبان به بحث گیرد اینکه طالبان دراین خصوص چه نظردارند هنوز معلوم نیست ولی آنچه معلوم است این است که این طرح  بازهم یک طرح ناکام و پرازریسک ها و نواقص است.

بهترآنست که طرفین افغانی پای همه خارجیان را ازشکل دهی حکومت آینده بیرون بکشند و یک کنفرانس بزرگ زیرنظرملل متحد شورای امنیت بااشتراک کشورهای منطقه بشمول گروه طالبان و دولت افغانستان و شخصیت های ملی وبانفوذ، شخصیت های علمی جوانان وسایراقشاربانفود ملی در کابل گردهم بیایند امریکا،روسیه وچین درچوکات شورای امنیت دراین کنفرانس حضوریابند نه بالاتراز آن  روی آینده افغانستان و تشکیل حکومت اینده به شمول انتخابات زودهنگام و سایرامکانات و راهی حل ها صحبت و تبادل نظرشده به یک فیصله معقول و قابل قبول برسند تاریخ افغانستان شاهد حل معضلات و چنین قضایا بوده واین رسم دیرینه در کشورما است.

Exit mobile version