هرکی افغان را مترادف پشتون میداند تیشه به پای خود میزند

انجنیر فضل احمد افغان                                                                                           کانادا:۱۵ آکتوبر ۲۰۱۵م

بتاریخ ۱۴آکتوبر نوشته سوال برانگیزی را که تحت عنوان “بزرگترین منبع قدرت فاشیزم افغان چی است؟” و دوام میدهد “به باور این قلم بزرگترین منبع قدرت فاشیزم افغان ضعف تاجیکان است”که بقلم هموطنما بنام هارون امیرزاده در فیسبک خواندم، متعجب شدم و نفهمیدم که مطلب محترم از” فاشیزم افغان” و “ضعف تاجیکان” چی است؟

– آیا محترم میخواهد بگوید که معنی افغان پشتون و پشتونها که در اکثریت قرار دارند دیکتاتوراند؟

ـ آیا مطلب ازاستدلال جناب امیرزاده ضعف تاجیکان اینست که تاجیکان نسبت به پشتونها در اقلیت اند لهذا تاجیکیان دیکتاتور نیستند؟

میخواهم بعرض هموطن عزیزم وهمه انانکه با جناب امیرزاده هم عقیده اند برسانم که بدلائیل ذیل مطلق در اشتباه اند به این معنی که:

اگر بتاریخهای که بقلم برادران و خواهران اقوام مختلف هموطنما و یا مؤرخین خارجی در باره کشورعزیز ما تحریر گردیده جنگهای اول،دوم ،و سوم با انگلیس بنام جنگهای افغان و انگلیس یاد گردیده و نیز جنگ با اتحاد جماهیر شوروی وقت در تاریخ بنام جنگ افغان و اتحاد جماهیرشوروی ثبت ګردیده، اگر استدلال جناب امیرزاده چنین باشد که افغان مترادف پشتون است پس افتخارات تمام جنگهای که برای آزادی و استقلال افغانستان در طول تاریخ صورت گرفته همه از پشتونها است نه ازدیگر اقوام نجیب و شریف هموطنما که جانهای شرین خود را در راه آزادی و استقلال مادروطن خود قربان نموده اند، نخیر برادرعزیز بعرض شما میرسانم که غازی نائیب امین الله خان لوگری تاجک بود که چون یک برادر پشتون از افغانستان عزیز بنام افغان در مقابل انگلیسها قهرمانانه جنگیده و دفاع نموده نه بنام تاجیک و میرمسجدی خان تاجک بود که بنام پرافتخار افغان درمقابل دشمن قهرمانانه میجنگید نه تاجیک،عبدالله خان اچیکزائی پشتون بود که بنام افغان شانه بشانه با دیگراقوام برادر خود درمیدان نبرد با دشمنان مادروطن جنګیده نه بنام پشتون همچنان برادران هزاره ترکمن، بلوچ ، ازبک وغیره همه بوده اند که بنام افغان نه بنام قوم شریف خود درمقابل دشمن قهرمانانه میجنگیدند واز آزادی و استقلال مادروطن خود قاطعانه دفاع می نمودند.

با تذکر مطالب فوق میخواهم به عرض برسانم که برادر گرامی آقای امیرزاده میخواهید تمام افتخارات و مبارزات همه اقوام دیگر هموطنما را به یک قوم که عبارت از پشتون است ببخشد اگر شما چنین بی انصافی را در حق هموطنان غیر پشتون ما میکنید به شما مبارک باشد واما من که به قوم پشتون و درپشتونها درانی و دردرانیها پوپلزائی ام همانطوریکه به وجود هر پشتون مینازم به فرد فرد اقوام عزیز دیگر هموطنم که نیز گلهای زیبای مادروطنم اند افتخارمیکنم و مینازم لهذا نه من و نه هیچ برادر پشتون دیگر چنین بی انصافی را در حق برادران اقوام دیگرهموطن عزیز خواهد کرد که همه افتخارات تاریخی را منوط و مربوط بیک قوم پشتون بدانند بلکه من و همه پشتونها معتقدیم که افغان بودنما است که ما را با دیگر اقوام شریف و مبارز هموطنما نه تنها گره میزند بلکه برابر میسازد و تمام افتخارات که در طول تاریخ نصیب اولاد مادروطنما گردیده مربوط به همه اقوام شریف و نجیب مادروطنما میباشد که در مجموع بنام افغان یاد میشوند نه پشتون.

هموطن عزیز ما باید از تاریخ پرافتخار مادروطن و شخصیتهای چون شادروان استاد محمد قاسم که محبوب القلوب همه هموطنانما بودند،میباشند والی ابد خواهند بود بیاموزیم یعنی افتخارشادروان که پشتون نبود” افغان” بودنش بود و ما اورا بنام استاد محمد قاسم نمیشناسیم بلکه بنام استاد محمد قاسم افغان میشناسیم یعنی شادروان را که پشتون نبود ازدیګر استادان بنام محمد قاسم از اقوام پشتون و غیر پشتون امروزی و فردا متمایز میسازد” افغان” بودنش در اخیر نامش میباشد ونیز وقتی شادروان استاد محمد قاسم افغان در خواندن مشهورش انګلیس را مخاطب و از غیرت افغانی حرف میزد آیا هدفش غیرت پشتونی بود ویا غیرت تمام اقوام باغیرت مادروطنما بود ما باید اعتراف کنیم که هدف شادروان استاد محمد قاسم افغان تمام اقوام مختلف مادروطن عزیز ما بود که در میدانهای نبرد در مقابل انګلیس چون دیوار فولادین بنام نامی افغان متحدانه میرزمیدند و انگلیسها را شکست میدادند نه بنام پشتون.

همچنان در جهان به صدها و یا هزاران سید جماالدین خواهند بود یگانه چیزیکه آن شخصیت والای مادروطنما را متمایز از دیګر سید جماالدین ها در جهان میسازد همین کلمه “افغان” است که در اخیر نامش گره خورده ورنه امروز ادعاهای ایران، ترکیه و یا مصرمبنی بر ایرانی،ترکی و مصری بودنش تحقق پیدا میکرد و نیز حمله مؤرخ ۳ سپتمبر ۱۸۷۹م برادران هرات،کابلیان و فزلباشان کابل بالای بالااحصار کابل و کشته شدن کیوناری نماینده انگلیس که منجر به جنګ دوم افغان وانگلیس گردید افتخارش تنها متعلق به پشتونها است یا تمام اقوام مختلف افغان، نه خیر همه همه افتخارات و ارزشهای تاریخی مادروطنما ارتباط به فرد فرد تمام اقوام زیبای افغانستان عزیز میگیرد که بنام افغان واحد ویک پارچه در جهان شناخته شده و ما از برکت نام نامی افغان در نقاط مختلف دنیا زیست میکنیم بنام افغان میباشیم و ما را به نام قوم ما نمی شناسند و ما نباید در تلاش باشیم که تیشه به پای خود زنیم و افتخارات ملی خود را پامال کنیم.

هموطن عزیز ګرانقدرم نیز میخواهم بحضور شما عرض و بپرسم که آیا بلندشدن صدای “الله اکبر” که در شب ۳ حوت ۱۳۵۸شمسی علیه اشغالګران اتحاد جماهیر شوری وقت در سراسر شهر زیبای کابل که چون یک پاغچه گل نمونه وحدت و همبستګی تمام اقوام شریف مادروطنما بود بلند شد تنها پشتونها بودند و یا تمام اقوام مادروطنما بنام واحد افغان؟ به باور من بسیار بیعدالتی خواهد بود که چنین حرکت ملی و افتخار آنرا ما بیک قوم ارتباط بدهیم، نخیر همه اقوام باهم برادر و برابر افغان بودند که صدای واحد آزادی را در نیمه شب بلند و پای قشون سرخ را به لرزه درآورد لهذا ما باید بگویم که افغان بودیم و افغان میباشیم و همه افتخارات تاریخی مربوط   بیک قوم نیست بلکه مربوط به همه اقوام شریف،باحمت و قهرمان مادروطنما که به یک نام واحد افغان یاد میشوند میباشد.

حال برمیگردم به موضوع دومی که جناب هارون جان امیرزاده بسیارغیرمنصفانه بدون در نظرداشت سوابق تاریخی مادروطن خود پشتونها را فاشیست و تاجیکان را ضعیف مطرح و نتیجه گیری نموده اند و اگر مطلب شان این باشد که در طول تاریخ زعمای افغانستان پشتونها بنابر اکثریت نفوس شان نسبت به تاجیکها بوده اند و بزور قدرت را گرفته اند در اشتباه میباشند بحضور هموطن عزیزم بسیار محترمانه به عرض میرسانم که اگر بتاریخ مادر وطن مخصوصآ سصد سال اخیر مراجعه بفرمایند به نتیجه خواهند رسید که دشمنان خارجی مادروطنما ملت افغان را برای رسیدن اهداف شوم شان با جنگنهای تحمیلی موقع و فرست نداده که از نعمت سواد و دانش برخوردار و در روشنی آن چون کشورهای خودشان بطرف ترقی و پیشرفت های روز برود یعنی ملت افغان نیز با فرصت یافتن از آموختن علم و دانش با آیدیالوژیهای مترقی و پیشرفته جهان بدون در نظرداشت اکثریت و اقلیت نفوس در فضای دیموکراسی گرد احزاب سیاسی که اهداف اجتماعی،سیاسی،دفاعی و اقتصادی آن خوشبختی و سعادت مادروطن و منافع ملی میبود و همه اقوام بدون در نظرداشت اکثریت و یا اقلیت بر مبنای علم،دانش و وطندوستی در احزاب برای پیشبرد مرام قبول شده گردهم جمع میشدند ما مصیبتهای دامنگیر امروزی را که اساس و بنیاد ان دسائیس خارجی و بیدانشی خود ما است نمیشدیم.

بحضور جناب محترم عرضمیدارم که من چون ملیونها آوره دیگرهموطنم در جهان در کانادا زندگی میکنم و بتاریخ ۱۹ آکتوبر شاهد انتخابات فدرالی برای انتخاب اعضاۀ پارلمان و صدراعظم آینده کشور بزرگ و پهناور کانادا میباشم ومن بدون اینکه در فکر اقلیت و یا اکثریت باشم و یا بکدام اقلیت و یا اکثریت متعلقم مطابق به قوانین که برای تمام اتباع کانادا وضع و چون همه کانادایان از حقوق مساوی در چوکات دیموکراسی برخوردار میباشم در پای صندوق رای گیری رفته بصورت آزاد بدون کدام فشار به حکم وجدان آنچه را برای خیر جامعه و ملت کانادا فکر میکنم رای میدهم یعنی در این کشور و کشورهای متمدن دیگر از نگاه حقوق انسانی و اجتماعی اکثریت و اقلیت و “یا فاشیزم بودن ویا ضعیف بودن” را که جناب شما مطرح فرموده اید از نگاه فردی و یا اجتماعی مطرح بحث نیست همه مسائیل در چوکات قوانین حل و جدی تطبق و مورد تعقیب قرارمیگیرد لهذا ملت کانادا در تمام ساحات زندگی از حقوق مساوی برخوردار و با آزادی تام در فضای دیموکراسی واقعی اعضائی مورد نظر خود را انتخاب میدارند یعنی فاشیست بودن و ضعیف بودن یک فرد و یا اکثریت و اقلیت مورد بحث نیست وقتی ما در این جهان از مساوات و عدالت حرف میزنیم این نیست که معیار تقسیم چوکیها و امتیازات در سکتورهای دولتی و غیر دولتی چون دولت افتراق ملی امروزی ما در افغانستان که نیز یکی از دست آوردهای مداخلات خارجی و بیدانشی ملت ما میباشد به اساس اکثریتها و اقلیتها تقسیم گردد، تآکید میدارم که همه مشکلات تاریخی و امروزی بیدانشی خودما و دسائیس دشمنان افغانستان و ملت شریف و بیدفاع افغان است نه اینکه یک قوم فاشیت است و قوم دیگر ضعیف در اینجا وظیفه فرد فرد ما مخصوصآ در این مقطع زمانی که دشمنان مادروطنما در تلاش اند که از “سیاست تفرقه اندازوحکومت کن” میخواهند ملت افغان را برای رسیدن اهداف شومشان به اختلافات قومی،مذهبی،زبانی و منطقوی دستباگریبان سازند تا به اهداف شومشان در افغانستان و منطقه برسند ما نباید خود تیشه را بدست دشمنان سوگند خورده بدهیم که پای ما را قطع نمایند لطفآ قومگرائی را کنار زده بنام واحد افغان بحیث مشت آهنین در مقابل دسائیس دشمنان استادگی و با نجات وطن دیموکراسی واقعی را که سازگار شرایط افغانستان و ارزشهای ملی مادروطن عزیزما باشد مادر وطن خود را از مصیبتهای دامنګیری امروزی نجات داده و بطرف خوشبختیهای آینده سوق دهید. ختم

نور ښکاره کړئ

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *

Back to top button